اعتقاد به خیر مطلق
بیایید این شبها و روزها از سر تقصیرات و خطاهای همدیگر بگذریم. دلهایمان را از سیاهی کدورتها و کینه ها پاک کنیم. بیایید این شب و روزهای عزیز برای همدیگر دعا کنیم. دعای خالصانه. آنهایی را دعا کنیم که بیش از همه به گردن ما حق دارند، آنهایی را دعا کنیم که حقشان را ضایع کرده ایم. دعای مخصوص کنیم برای آنهایی که بیش از همه ما را آزار داده اند، ما را رنجانده اند، تحقیرمان کرده اند، موجب اضطرابمان شده اند همانها که از همه بیشتر محتاج دعای خیر ما هستند. آدمهایی که بد کرده اند را آنچنان ببخشیم که گویی اصلا در زندگی ما نبوده اند. اما پیش از همه خودمان را ببخشیم. کوتاهی هایمان در حق دیگران را ببخشیم. دست از سرزنش کردن خودمان برداریم. اگر عصبانی و سست اراده و بخیل و حسود و نادان و طماع هستیم بیایید به یکباره همه این صفتها را در کوله باری بگذاریم و درش را محکم ببندیم. سعی کنیم از این به بعد آرام و مصمم و دست و دلباز و خیّر و آگاه و راضی باشیم.
دعا کنیم و از سر تقصیرات خودمان و دیگران بگذریم. کوله بار سنگین کینه و اضطراب و غصه را همین شبها و روزهای عزیز بگذاریم گوشه ای و برویم و دور و دورتر شویم. حتی برنگردیم تا نگاهشان کنیم.
هجرت کنیم از باری سنگینی که هر روزه بر کولمان می کشیدیم. هجرت کنیم به دنیای سبکباری و آرامش، به آغوش گرم و همیشه باز خداوند.
از عاشورا درسهای زیادی می شود گرفت اما من فقط غرق در جمله حضرت زینب هستم و این یک درس مرا کفایت می کند.
چطور می شود بعد از آنهمه زخم خوردن و داغ دیدن و اشک و آه و جدایی گفت:
ما رایت الا جمیلا.....................